ای لبت شهر پر شکر کرده


لاله را داغ بر جگر کرده

خط سبزت به گرد چشمه نوش


سر از آب حیات بر کرده

لب لعلت ز بهر راحت روح


قند را با گلاب تر کرده

رفته از دیده در جگر تیرت


وز ره دل به جان گذر کرده

خم و پیچ خط تو خسرو را


داغ دیرینه تازه تر کرده